آهنگ نخواست این شهر لعنتی ما دوتارو باهم از محمد گلستانی

فکر کنم یه روزی بیاد بپری از سرم

ولی الان خودم از اتاقم بهم ریخته ترم

فکرکنم همه چی قشنگ میشه برات

دوستات میگن دیگه نیس میگی

خب فدای سرم

اینقده بم نگفتی دوست دارم دیگه

که باورش ندارم وقتی یکی بهم میگه

اینقده حرصتو من پشت هم خوردم

که جا نداره دلم از دست این کارات سیره

نخواست این شهر لعنتی ما دوتارو باهم

نور اتاق کمه انگار چندوقته تو کماام

حداقل کاش میدادی جواب این سوالم

ارزششو داشت بری و اینجوری کنی تو با من

دیگه نمیخام ببینمت به زور

توی زندگیم الان شدی یه نقطه کور

میرم از پیش تو من یه جای دور

هرکاری کردم واست ولی تو بودی کور

نه دیگه نمیکشه مغزم برو از قلبم

دیگه نمیخامت اگه بخای شرمندم

تا الان چند باری تو منو خورد کردی

نگو درست میشی برو سیاهه پروندت

نخواست این شهر لعنتی ما دوتارو باهم

نور اتاق کمه انگار چندوقته تو کماام

حداقل کاش میدادی جواب این سوالم

ارزششو داشت بری و اینجوری کنی تو با من